ahoo
mardi 25 décembre 2012
زنی را دیدم
زنی را دیدم
گاه لبریز از حسی زیبا و ناشناخته بود
حسی که در چشمانش متبلور می شد و از شوق می درخشید.
و او ناچار
به خلوتگاه خود می گریخت
تا در امان باشد از گزند سیه دلان
سیه دلانی که تعبیرها داشتند
برای این درخشش و شوق
Aucun commentaire:
Enregistrer un commentaire
‹
›
Accueil
Afficher la version Web
Aucun commentaire:
Enregistrer un commentaire