vendredi 14 décembre 2012

قربونت برم خدایا تو رو میخوان واسه حاجت

هرکی فهمید که بریدی میخواد از تنت ببره

واسه شیر خسته
 موشم یلی میشه و می غره
تا بدونن شدی خسته همه می پرن به جونت
تیکه تیکتو می دزدن
 حتی
 قلب مهربونت
دیگه تسلیم میشی وقتی توی گله شغالا
آشنا رو ببینی که غریبن دیگه حالا
حتی اونایی که روزی همه یاور بودن و کس
وقتی افتادی میبینی که میشن به شکل کرکس

وقتی قیمت شهامت کم تر از قیمت نونه
وقتی نقل نقد و سکه ست 
هر شغالی مهربونه
نون تو خون زدن یه عادت 
هر حماقتی رشادت
قربونت برم خدایا تو رو میخوان واسه حاجت
دیگه انگار وقت اونه از خدا هم باخبر شد
زیر بارون رفت 
با عشق 
بود و موند و خیس تر شد

باید از این منه خود خواه مرد و عاشقونه دل کن
وقت اونه ما نذاریم 
که
 یه دلال بگه دل چند

دل بی قرار پا چند؟
 عاشقای سینه چاه چند؟
مهربونی همزبونی حتی دل های هلاک چند؟
خنده از ته دل چند؟
 تن و جون و آب و گل چند؟
حتی روزای جوونی آدمای ساده دل چند؟


حتی روزای جوونی آدمای ساده دل چند؟



Aucun commentaire:

Enregistrer un commentaire