تادهنشو وا می کرد آب می رفت تو دهنش نمی تونست بگه .
دست کردم تو آکواریوم درش آوردم .
.jpg)
دلم نیومد دوباره بیندازمش اون تو .
اینقده بالا پایین پرید خسه شد خوابید .
دیدم بهترین موقع تا خوابه دوباره بندازمش تو آب.
ولی الان چندساعته بیدار نشده .
یعنی فکرکنم بیدار شده دیده انداختمش اون تو قهر کرده خودشو زده به خواب...
این داستان رفتار بعضی از آدم هایی است که کنارمونند .
دوستشون داریم و دوستمون دارند
ولی
ما رونمی فهمند
و
فقط تو دنیای خودشون دارند بهترین رفتار را با ما میکنند
Aucun commentaire:
Enregistrer un commentaire