vendredi 22 février 2013

چرا مدام می پرسند دوستشان دارند یا نه؟


دلم می خواهد در زندگی بعدی ام
مرد باشم 
مرد که باشم ، اینبار زنها را
خوب می شناسم
اینکه تا چه حد غیر قابل تصورند
 ریز بینن و حساس
اینکه حواسشان همیشه به همه چیز هست 
هم ظاهر ، هم باطن ، هم افکار
 مردشان
حتی موقع بوسیده شدن 
 هوشیارند 
و
 یک لحظه کافیست
بوی خیانت را احساس کنند
تا بسوزانند و بسوزند 
می فهمم چرا زنها رویا می بافند
چرا
 مدام می پرسند دوستشان دارند یا نه؟
چرا دوست دارند ناز کنند
 و
 چقدر کیف می کنند نازشان کشیده شود 
چقدر برایشان بوسیده شدنی که به تخت خواب نرسد حرمت دارد 
و چقدر خوب شهوت را بازی می دهند 
و
 چرا و کی و چطور یه هو دل می کنند 
و میروند
 و می روند 
و چرا یک زن خاطره اش را در نبودش
از بودنش بیشتر دوست دارد 
و چرا دوست دارد
همیشه وسیله ای از خودش را
پیش عشقش جا بگذارد
و چرا زنها 
اینقدر
در
 عاشقی بی پروا هستند
.
وقتــــــی "رفتــــــی" تا آخــــــر "بــــــرو" 

وقتــــــی "مانــــــدی" تا آخــــر "بمــــان" 

ایــــــن تــــــن.....خستــــــه ســــــت 
... 
از
 نیــــــمه رفــــــتن ها 
و
 نیــــــمه مانـــــدن ها
.


Aucun commentaire:

Enregistrer un commentaire