به خانهام ز تو آیینهای به جا مانده است
نشانهایست کز آن روی دلگشا مانده است
گرفته زنگ غم و گشته پای تا سر چشم
ز بس که چشم به راه تو دلربا مانده است
از این نگاه غریبی که میکند پیداست
که سخت دور ز دیدار آشنا مانده است
دلش فسرده ز هجر است و دیدهاش حیران
که تا چه کرده و دور از رخت چرا مانده است
Aucun commentaire:
Enregistrer un commentaire