حاشا مکن دل را عاشق تر از مانیست
تنها بگو این عشق پای تو هست یا نیست
افتاده ام در دام تو با این دل خسته
چشمی که آهو می کشد راه مرا بسته
غم دیووانه واری دارد این عشق
چه شیرین انتظاری دارد این عشق
ببین هر جا دل درد آشنای خسته ای هست
اگر کهنه اگر نو یادگاری دارد زین عشق
اگر چه زندگی هرگز به کام عاشقان نیست
برای زندگی عاشق تر از ما در جهان نیست
دل را از عشق شعله ور کن
ما را از دل بی خبر کن
چون شب عاشقان روشن باش
ماه من تا ابد با من باش
Aucun commentaire:
Enregistrer un commentaire